برچسب: تصادف

  • مادربزرگ

    برادر می گوید :(م).دلم پاره می شود. می گویم: مثل مادر .روی زمین می افتم. مادربزرگ مُرد.خبر کوتاه و ناگهانی بود.بغضم ترکید و سریع جمعش کردم.مرد که گریه نمیکنه.کارهارو راست و ریس کردم و رفتم تشییع جنازه.حسی نداشتم،نه اشکی ریختم و نه زجه زدم.با دستام خاکش کردم و بعدش راه افتادم اومدم.یک تیکه عکس سه…